کفشی که فرش دستباف ایران در بازارهای خارجی به پا داشت، حال پاپوش سه کشور آسیایی دیگر شده است.
دو دهه قبلتر را نگاهی بندازیم میبینیم پس از نفت ، فرش دستباف دومین منبع درآمد ارزی کشور بود و اگر چه ما این کالا را زیرانداز و
کفپوش خانه هایمان کرده بودیم، خارجیها آن را قاب میگرفتند بر دیوارهایشان و کف تالارهای تشریفاتی شان را با آن تزئین میکردند و حال این روزها..
مرکز ملی فرش ایران را که در اینترنت جستجو کنیم بخشی به نام آمار و اطلاعات در آن وجود دارد که در آن، آمار مربوط به صادرات فرش دستباف ایران از سال ۱۳۵۰ تا کنون درج شده است.
با بررسی اجمالی این آمار مشاهده میکنیم صادرات فرش دستباف ایران از دهه ۷۰ تا کنون از ۲۲ هزار تن به چیزی حدود ۳ هزار تن کاهش یافته است یعنی سال به سال تعداد تختههای کمتری از فرش دستباف ایران، مرزهای کشور را پشت سر گذاشته و به بازارهای خارجی راه یافته است.
صادرات فرش ایران در سالهای ۷۳ تا ۷۵ بیش از ۲ میلیارد دلار بوده است که با این رقم، ایران مقام اول صادرات فرش دنیا را داشته و یک سوم بازار جهانی فرش، مربوط به فرش کشورمان بوده است. اما این آمار درخشان در سال ۹۷ به ۲۶۰ میلیون دلار و سال ۹۸ به ۷۰ میلیون دلار سقوط کرد که مطمئنا امسال هم کمتر از این رقم خواهد شد.
حال دیگر آنجایی که باید مشتریهای خارجی فرش دستباف ایران را ببینند، فرشهای دستباف تولید هند، افغانستان و پاکستان را میبینند.
چه شد که چنین شد؟
تحریمها جلویش را گرفت؟ کرونا همه چیز را به هم ریخت؟ مواد اولیه کم بود یا نامرغوب؟ بافندهها دیگر نمیبافند؟ با سلیقه بازار پیش نرفتیم؟ خارجیها دیگر این کالا را نمیپسندند؟ آموزشی در کار نبود؟ چه و چه و چه …؟ چه شد که چنین شد؟ کدام عامل سبب شد که حالا وقتی درِ کارگاههای فرش دستباف خراسان جنوبی را باز میکنی دارهای قالی را در کنج عزلت میبینی؟ اشکال کار کجاست؟
روند صادرات، برعکس شده است
کامیابی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف خراسان جنوبی به تحریمهای آمریکایی و اروپایی اشاره کرد و گفت: پیش از این، صادرات فرش دستباف ایران و همچنین خراسان جنوبی چنان رونقی و نام و نشانی داشت که افغانستان هم گاه برای صادرات فرشهای دستباف خود به ایران متوسل میشد و فرشهای خود را به ایران ارسال میکرد تا با فرشهای ایران صادر شود و به فروش رسد، اما حال به دلیل تحریمها، ما مجبوریم فرش خود را به افغانستان بفرستیم تا از این کشور و گاه حتی با نام خود افغانستان به کشورهای آمریکایی و اروپایی صادر شود.
به دنبال بازارهای جدید نگشتیم، همان قبلیها را هم از دست داده ایم
کامیابی به موضوعی دیگر اشاره کرد و گفت: عمده بازار خارجی فرش ایران و خراسان جنوبی، آمریکا و کشورهای اروپایی است که اکنون به دلایل مختلفی از جمله به روز نبودن بخشی از طرحها و رنگهای به کارفته در بافت فرش، دیگر داغ داغ نیست و کشورهایی همچون هند، پاکستان و افغانستان از همین دلایل استفاده کرده اند و با نیازسنجی سلیقه مشتریهای امروزی، پا در کفش صادرات فرش ایران و برندهای جهانی آن همچون فرش مود و قهستان خراسان جنوبی کرده اند.
وی افزود: ما در خراسان جنوبی طراح فرش نداریم و بافندگان همچون قدیم ذهنی میبافند و تنها ۱۰ درصد تولیدات ما، به روز است.
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف همچنین به ارزان بودن هزینه کارگر در کشورهایی همچون هند و افغانستان اشاره کرد و گفت: این موضوع سبب میشود هزینه تمام شدهی فرش برای تولیدکننده و صادرکننده کمتر تمام شود و به همان نسبت در بازارهای صادراتی با قیمت ارزان تری به فروش برسد که همین موضوع، فروش فرشهای دستباف این کشورها را بیشتر و فرش ایران را کمتر کرده است.
کامیابی تأکید کرد ارزان بودن قیمت کارگر در کشورهای یاد شده به این معنا نیست که مزد بافندگان فرش در ایران بالاست چرا که همین الان وضعیت معیشت قالی بافان استان خراسان جنوبی بسیار نامطلوب است و کارگری که به همان تعداد ساعت کار روزانه یک بافنده در شغلی دیگر کارگری کند، دستمزدی ۳ تا ۴ برابر یک قالیباف میگیرد.
سال ۷۰، حقوق یک قالیباف دو برابر یک کارمند بود
به سراغ یکی از تاجران فرش رفتم، آقای تقی زاده سالهاست که عمر خود را در خرید و فروش فرش صرف کرده است.
او میگوید: تعداد بافندگانی که من از آنها فرش میخریدم در طی این سالها نصف و حتی کمتر از نصف شده است چرا که در سالهای دهه ۷۰، یک قالیباف تقریبا دو برابر یک کارمند درآمد داشت، ولی اکنون حتی نصف حقوق اداره کار هم گیرش نمیکند و همین سبب شده که از ۶۵ تا ۹۰ شرکت تعاونی که در آن سالها در تولید و صادرات فرش دستباف خراسان جنوبی فعال بودند اکنون اثری نباشد و ما هم، هم اکنون شخصی عمل میکنیم.
حال دیگر فقط زنها میبافند
تاجر دیگری که خود رئیس هیأت مدیره شرکت فرش دستباف روستایی بیرجند است میگوید: الان بافنده روزی ۸ ساعت کار کند بسته
به کیفیت کارش از ۱۵ هزار تومان میگیرد تا ۴۰ هزار تومان، که حتی در بهترین حالت هم باز دستمزد کارگر بیرون و برای کارهای دیگر، از بافندگی بیشتر است و همین سبب شده حال دیگر هیچ بافندهی مردی قالی نبافد و تنها زنها به این کار پرزحمت و کم درآمد، تن دهند آنهم برای گذران زندگی.
- او تأکید کرد یکی از عواملی که سبب شد در این سالها به طور مکرر از تعداد بافندگان فرش دستباف استان کم شود نبود بیمهای برای قالیبافان بود و، چون آنها، آیندهای برای شغلشان نمیدیدند به مشاغل دیگر روی آوردند.
با تحقیقی در این مورد متوجه شدم در سالهای ابتدای طرح بیمه بافندگان، ۵۷۰۰ نفر از ۵۰ هزار بافنده استان بیمه شدند که در سالهای بعد این طرح منتفی و حتی بنا به دلیل ارائه شده از سوی دولت و تأمین اجتماعی مبنی بر اختصاص نیافتن بودجهای برای بیمه بافندگان، بیمه حدود ۲ هزار نفر از آنهایی هم که در سالهای اول این طرح بیمه شدند، قطع شد.
اکنون تنها ۳۷۰۰ تا ۳۸۰۰ بافنده در خراسان جنوبی بیمه اند یعنی چیزی حدود 7 درصد جمعیت بافندگان استان.
به چشم کفپوش نگاهش کنیم، بازی را باخته است
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف استان، ظهور فرش ماشینی و کفپوشهایی مدرن همچون موکت و پارکت را از دیگر دلایل کاهش تولید و صادرات فرش دستباف و مشتریهای خارجی و داخلی این کالای ارزشمند دانست و البته تأکید کرد نباید بین فرش دستباف و ماشینی مقایسهای انجام دهیم چرا که اصلا قابل مقایسه نیستند و فرش دستباف یک هنر است و نه یک صنعت و هنر بر خلاف کالای صنعتی قیمت ندارد.
کامیابی، به موضوعی، مکرر اشاره و تأکید میکرد که ما به دنبال بازارهای جدید و پیدا کردن مشتریهای جدید نرفتیم تا تحریمها جای ما را به دیگر کشورهای آسیایی ندهد.
او افزود: دولت هم هیچ حمایتی از تولید این کالای ارزشمند نکرد و با رخنه کردن ناامیدی بین بافندگان، دیگر هنر و ذوق در فرش جهانی خراسان جنوبی شاید کمتر به چشم بخورد و فرشی هم که با ذوق و علاقه بافته نشود به طور حتم کیفیت مطلوب را برای عرضه به مشتری خارجی ندارد.
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف استان با اشاره به قدمت ۶۰۰ سالهی فرش دستباف در خراسان جنوبی گفت: به دلیل خشکسالی و کاهش کسب و کارهای کشاورزی و دامداری و همچنین نبود صنعت بزرگ و اشتغالزایی در خراسان جنوبی، تقریبا در تمامی روستاهای خراسان جنوبی، دارهای قالی وجود دارد و ما توان تولید در هر مقدار هم که بازار طلبد کند داریم فقط باید با آموزش و ساماندهی بافندگان تولید فرش دستباف را روز به روز تخصصی تر کنیم و بازار فروش و صادراتش را نیز رونق ببخشیم.
کامیابی همچنین میافزاید: یکی از حمایتهایی که دولت میتواند از بافندگان و فعالان فرش داشته باشد و ندارد، ارائه تسهیلات بانکی به بافندگان و تولیدکنندگان برای تهیه مواد اولیه مرغوب است چرا که هم اکنون بافندگان ما برای دریافت تسهیلات ۲ تا ۵ میلیون تومانی ماهها در گیر و دار کاغذبازیهای اداری و بانکی به انتظار مینشینند و آنگاه میبینیم وامهای میلیاردی در حوزه فرش به کسانی ارائه میشود که هیچ تخصصی در این حوزه ندارند.
او میافزاید من این مشکل را در نشست بررسی مسائل فرش در تهران نیز عنوان کردم و پاسخی جر پوزخند و سکوت حاضران نصیبم نشد.
کم کیفیتها نصیب ما میشود
تقی زاده تاجر فرش خراسان جنوبی، نامرغوب شدن مواد اولیه و کمبود مواد اولیه مرغوب در بازار ایران را از دیگر دلایل کاهش صادرات فرش استان میداند و میگوید: مواد اولیه مرغوب به طور محدود و بدون اطلاع از مقدار نیاز کشور و تعداد بافندهها وارد میشود و همان قدری هم که وارد میشود به استانهای بزرگی همچون تهران، اصفهان و تبریز میرود و به استانهایی همچون خراسان جنوبی مواد اولیه نامرغوب و یا با کیفیت کم ارسال میشود که همین سبب شده کیفیت فرش دستباف این استان کاهش یابد و به تبع مشتریها هم کمتر شوند.
او میگوید: پشم تولید داخل به دلیل کوتاه بودن پایهی آن، در مصارف داخلی و برای تولید فرشهای معمولی استفاده میشود، اما فرشهایی که برای صادرات بافته میشود باید از نخهای مرغوب خارجی که با پشم مرینوس با پایه بلند تهیه میشود، بافته شود و واردات این نخها اصلا با مقدار نیاز کشور و تعداد بافنده ها، همخوانی ندارد و بسیار کمتر است.
بافندگان از سود صادرات بی نصیبند
حسین پور دیگر تاجر فرش خراسان جنوبی، نبود اتحادیه و تشکلی دولتی و یا خصوصی صرفا برای فعالیت در حوزه صادرات را از جمله دلایل کاهش صادرات فرش دستباف استان میداند و میگوید: بافندگان برای فروش فرش شان با ما در ارتباطند و ما با تهرانیها برای فروش آن که صادراتی هم اگر انجام شود سودش به جیب همان فعالان استان تهران میرود و چیزی از سوداوری صادرات نصیب بافنده و یا ما تاجران استانی نمیشود تا انگیزهی تولید تخصصی و پرداختن به بافندگی هنری به عنوان یک شغل پایدار در خراسان جنوبی ادامه یابد.
یا تاکنون بودجه اش را نداشتند یا آدمای نابلدی بودند
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف همچنین با بیان اینکه هم اکنون تنها چین و مقداری هم مشتریهای روسیه ای، فرش دستباف ایران را میخرند گفت: باید متولیان فرش کشور به ویژه مرکز ملی فرش ، در این سالها به دنبال بازارهای جدیدی برای فرش ایران میگشتند که چون این کار هم جمع آوری اطلاعات فراوان میخواهد و هم هزینه و ریسک دارد، مرکز ملی فرش ایران آن را انجام نداده ، چرا که یا بودجهای نداشته است و یا متولیانش شخصیتهای غیرمتخصصی در زمینه فرش بوده اند.
جای حمایتهای دولتی خالی است
کامیابی افزود: کشوری همچون پاکستان هم دستیابی به مواد اولیه مرغوب برایش راحت است، هم دولتش برای فعالان فرش دستباف تخفیفات گمرکی لحاظ میکند و هم در نمایشگاههای بین المللی برایشان غرفه رزرو میکند و همین حمایتها سبب شده امروز رشد روزافزون صادرات فرش این کشور و همچنین هند و افغانستان را شاهد باشیم و این همان کارهایی است که متولیان فرش ایران باید انجام میدادند و متأسفانه تلاشی در این زمینه نکردند.
کامیابی ، دلال گری را در موضوع فرش قبول ندارد و میگوید: در نبود حمایتی از سوی مرکز ملی فرش ایران و دولت، اگر همین واسطهها و یا به قول بازار، دلالان هم نبودند، تمام تولیدات فرش دستباف خراسان جنوبی روی دست بافندهها میماند.
نبود مدیریت صحیح در پیمان سپاری صادرات فرش
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف خراسان جنوبی با بیان اینکه تصویب پیمان سپاری مانند سایر کالاها برای فرش هم اجرا
میشود گفت: در ابتدا بر طبق این تصویبیه، صادرکنندهی فرش باید ۳ ماه بعد از صادرات فرش، ارز حاصل از صادرات را به بانک مرکزی تحویل میداد و از آنجاییکه فروش فرش بیشتر مواقع به صورت امانی است و گاهی ارز حاصل از فروش فرش در بازار صادراتی، تا ۲ سال به حساب صادرکننده واریز نمیشود برای همین صادرکننده مجبور بود ارز را از بازار آزاد تهیه و به سامانه نیمایی تحویل دهد تا بتواند به تعهدات ارزی خود عمل کند و همین موضوع، هزینه گزافی را بر دوش صادرکننده میگذاشت که سبب کاهش انگیزه تجار برای صادرات فرش شده است، به همین خاطر متولیان مرکز ملی فرش ایران مدت زمان تحویل ارز حاصل از صادرات فرش به سامانه نیمایی را از ۳ به ۷ ماه تغییر دادند، ولی ۷ ماه هم جوابگو نیست و تلاش میشود به یک سال تغییر یابد که اینها نشانهی نبود مدیریت درست در موضوع فرش است چرا که وقتی قانون سامانه نیمایی برای فرش تصویب میشود متولیان فرش باید مدت زمان تعیین شده برای برگشت ارز را برای صادرکنندگان بر اساس اطلاعات بازار صادرات تعیین کنند.
راه حل را ۱۲ سال پیش ارائه دادیم، اما خبری از عملی شدنش نیست
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف خراسان جنوبی، راه حل مشکلات فرش دستباف استانی همچون خراسان جنوبی با ۵۰ هزار بافنده و ۲ برند جهانی فرش مود و قهستان را، راه اندازی فروشگاه دائمی فرش میداند که در آن بر اساس سفارش مشتریهای خارجی و داخلی، فرش تولید شود و تولیدات طبق سلیقه مشتری بافته، و حتی قبل از بافته شدن فروخته شود.
او میگوید این راه حل را ۱۲ سال پیش به دولت ارائه دادیم، اما تا کنون هیچ اقدامی برای عملی کردن آن انجام نداده اند و هیچ بودجهای هم اختصاص ندادند.
کامیابی معتقد است ظرافت، نرمی و انعطاف پذیری فرش دستباف خراسان جنوبی در کمتر منطقهای از کشور دیده میشود و این جزء همان ملاکهایی هست که مشتریهای خارجی را مجذوب فرش این استان کرده است و باید از این فرصت، بیشترین بهره را گرفت.
توسعهی تولید و صادرات فرش، راه جلوگیری از تخلیه روستاها
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف خراسان جنوبی با بیان اینکه در این استان، خشکسالی بسیاری از روستائیان را بیکار کرده است و روز به روز خطر خالی شدن روستاها از سکنه افزایش مییابد گفت: اگر به صنعت فرش پرداخته شود و حمایتها برای تخصصی شدن این هنر و همچنین بازاریابی افزایش یابد، فرش بافی تبدیل به یک اشتغال پایدار در روستاها میشود و دیگر امنیت استانی مرزی همچون خراسان جنوبی با خالی شدن روستاها بخطر نمیافتد.
مائیم و همین فرش دستباف
محمد آقا، پیرمرد بافندهای در یکی از روستاهای شهر مود که فرش آن از برندهای جهانی فرش دستباف استْ در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده و پینههای دستانش حکایت از سختیهای او در کسب درآمد دارد میگوید: مائیم و همین فرش، اگر فرش نبافیم کاری نداریم بکنیم، چیزی نیست که با آن کسب درآمد داشته باشیم و مجبوریم برویم در شهر دستفروشی کنیم.
نبود آمار دقیق، مشکل صنعت فرش دستباف
قنبری یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فرش دستباف در فردوس خراسان جنوبی با ۱۳ مجتمع فرش بافی و اشتغال هزار بافنده، مشکل کاهش صادرات فرش دستباف را در کاهش مرغوبیت مواد اولیه به دلیل کافی نبودن مواد اولیه وارداتی مرغوب دانست و گفت: مرکز ملی فرش ایران، آمار دقیقی از تولیدکنندگان فرش دستباف و کارگاههای فعال در شهرها و روستاها و تعداد بافندهها ندارد و به همین دلیل نمیداند وقتی باید مواد اولیه مرغوب وارد کند به چه میزان باید وارد کند و همین دلیل، علتی میشود تا تعدادی محدود از بافندگان از مواد اولیه مرغوب برخوردار شوند و تولیدات با کیفیتی را راهی بازارهای صادراتی کنند و بقیه بافندگان هر چند هم تخصص کافی در بافت فرش داشته باشند مجبورند با مواد نامرغوب و گاه تقلبی فرش ببافند که تولیداتشان در خور صادرات از کار در نمیآید.
گویا هر دلیلی را بررسی میکنیم به مدیریت و برنامه ریزیهای متولیان فرش ایران در مرکز ملی فرش دستباف میرسیم، مرکزی که گویا رؤسای آن نیز در مدت کوتاهی تعویض میشوند و شاید همین دلیلی میشود که نتوان برنامه ریزیهای دراز مدت، منطقی و آگاهانه برای فرش دستباف انجام داد.
موضوع داشتند که کسانی که تا بحال برای مدیریت مرکز ملی فرش انتخاب شده اند هیچ تخصصی در زمینه فرش و امور مربوط به این کالای هنری و ارزشمند نداشته اند.